علم فیزیک تا حدود زیادی توانسته است پدیدههایی را که در جهان اطرافمان مشاهده میکنیم را در چهارچوب قوانینی تعریف کند تا انسان راحتتر بتواند جهان ماده را به تسخیر خود درآورد، با این حال هنوز اتفاقات زیادی در اطراف ما رخ میدهد که دلایل آنها برای ما ناشناخته است. آن بخش از قوانین حاکم بر جهان هستی که هنوز علم فیزیک ابزاری برای مهار کردن آنها نتوانسته است ارائه دهد را فراتر از فیزیک Metaphysics یا همان ماوراءالطبیعه مینامیم که هر از چند گاهی دانشمندان به قوانین جدیدی در آن حیطه دست مییابند و عملاً از حالت متافیزیک به شاخهای از فیزیک مبدل میشود.
در زمانهای گذشته عرفا یا افراد روشن بین از وجود هالههای رنگی در اطراف موجودات صحبت میکردند و این بخش از جهان ماوراءالطبیعه خارج از سطح آگاهی عموم مردم به نظر میرسید. تا زمانی که حدود ۷۰ سال پیش دانشمندی به نام سیمون کرلیان برای اولین بار توانست از این هالههای انرژی تصویربرداری کند که امروزه این شیوه به عکاسی کرلیان معروف است.
انرژی دریافتی بدن ما از تنفس، نوشیدن آب، تغذیه، نور خورشید و ماه تامین میشود، دوستانی که دورههای آموزشی موسسهی اینلایت را پیگیری میکنند از تاکید استاد مقدم بر تمرینات تنفسی، نوشیدن آب خورشیدی و نورخواری اطلاع کامل دارند.
در اینجا رنگهای مختلف هالههای انرژی اطراف بدن را میبینیم که تفاوت آنها به خاطر تفاوت افکار، احساسات، عواطف، سلامتی و… میباشد.
در این عکس در بخشهایی از بدن نقاط رنگینی دیده میشود که آنها را چاکرا مینامند، این نقاط مراکز تبادل انرژی با محیط اطراف هستند.
سطح انرژی مواد غذایی که ما ممصرف میکنیم با پخته شدن تغییر میکند.
در این عکس تفاوت سطح انرژی یک قارچ طبیعی با یک قارچ پرورشی را میتوان مشاهده کرد.
امروزه میتوان با بازار مناسب و بررسی سطح انرژی بدن عوامل ایجاد بیماری در بدن را قبل از نمایان شدن در جسم مشاهده و با ترمیم هالهها از ایجاد بیماری پیشگیری نمود.
این هالهها بخشی از نورهای غیر قابل روئیت توسط چشم انسان میباشند که سراسر وجود هر موجود جانداری را فراگرفتهاند، منشأ این نور انرژی حیاتی یا همان انرژی متافیزیکی است که در زبان چینی به آن (چی) در زبان ژاپنی به آن (کی) و در زبان سانسکریت به آن (پرانا) ميگويند. اهل تصوف در ایران به آن (برکت) یا (باراکا) میگفتند.
این بخش مقدمهی مختصری بود برای آشنایی با هالههای انرژی، انشاءالله در بخشهای بعدی توضیحات جامعتری در مورد این انرژی و همچنین تمریناتی برای توانایی لمس این انرژی با دست ارائه میگردد.
“جناب آقای محسن آبیاری”
در بخش اول با هالههایی که تحت اثر انرژی حیات یا همان (چی) اطراف موجودات زنده تشکیل میشوند آشنا شدیم.
انرژی حیات این هالهها را در اطراف تمام موجوداتی که ما به عنوان موجود زنده میشناسیم اعم از جانوارن و گیاهان و درکل هر بافت زندهای، حتی تک سلولیها هم ایجاد میکند و بدون آن حیات به این شکلی که ما درک میکنیم وجود ندارد.
در اين بخش میخواهیم به این مطلب بپردازیم که تماس انرژی حیاتی با اجسامی که ما آنها را بیجان میخوانیم چه اثری میتواند داشته باشد؟ مثلاً زمانی که در اتومبيل خود نشستهاید چه فکری دربارهاش میکنید؟ یا وقتی کلید را در قفل خانه میچرخانید چه احساسی دارید؟
ما هر آن از طریق چاکراها و هالههای خود در حال تبادل انرژی با محیط اطراف خود هستیم در هر آن به هر وسیلهای که دست میزنیم اثری از هاله و انرژی خود بر آن به جای میگذاریم. این اثر به دلیل اینکه آن اجسام از خود انرژی حیاتی به بیرون نمیفرستند و توان پاکسازی خود را ندارند، بر روی آنها باقی میماند. (البته این موضوع شامل چیزهایی که دور از دسترس ما هستند ولی حس خاصی به آنها داریم هم میشود) و همیشه امکان این وجود دارد که حس انسان در لحظهی لمس آن جسم یا فکر کردن به آن را تشخیص داد.
به طور مثال مکانهایی که بیدلیل از بودن در آنها حس حس خوشایند یا ناخوشایندی به ما دست میدهد، به دلیل این است که توانستهایم انرژی به جا مانده از دیگران در آنجا را حس کنیم. به زبان ساده همانطور که گفته میشود روزی فرا میرسد که همه چیز دربارهی ما شهادت میدهند و هیچ دروغی در آن روز امکانپذیر نیست، آن شهادت راستین چیزی جز اثر لحظه به لحظهی هالههای خودمان در این دنیا نمیباشد.
پس با اوصاف همیشه باید به یاد داشته باشیم که حس خودمان و محیط اطرافمان را خوب و مثبت نگهداریم و در غیر این صورت در وضعیت صفر قرار بگیریم و پاکسازی راه نجات ما در شرایطی است که از مواجهه با آنها احساس خوبی پیدا نمیکنیم.
توبه:
مورد دیگری که جناب مقدم در آموزشهای صد میدان تأکید فراوانی برآن دارند توبه است، ما شاید نتوانیم دوباره به مکانی که ناخواسته اثری ناخوشایند از هالههای خود در آن باقی گذاشتهایم برگردیم ولی فاصله و بُعد مکانی در اثرگذاری انرژی هیچ محدودیتی ایجاد نمیکند و برای پاکسازی و توبه نیاز به مراجعه به مکان خاصی نداریم.
استاد مقدم بارها توضیح دادهاند که وظیفهی ما آگاهی است و همین که آگاه شدیم نسبت به لزوم پاکسازی و به اصطلاح همان توبه کار را انجام شده بدانیم. در دورهی کیمیای ذهن هم مثالهایی زده میشود که برای انجام کارها اگر آداب خاصی رعایت میگردد فقط برای بالاتر بردن ایمان ما است وگرنه با یک نیّت و حتی یک بشکن زدن هم میتوان کار را انجام شده دانست.
انشاءالله در مباحث بعدی بیشتر به موضوع تبادل انرژی بین انسانها دریافت انرژی از محیط و تجربیات افراد از حس انرژی خواهیم پرداخت.